دانلود آهنگ نامه ای به فرزند به نام خدا عزیزم سلام
- ۲۵ اسفند ۱۴۰۲
- 0 نظر
- آهنگ
دانلود آهنگ نامه ای به فرزند به نام خدا عزیزم سلام
اینک شنونده ی اهنگ و ریمیکس زیبای نامه ای به فرزند به نام خدا عزیزم سلام با کیفیت اصلی و کامل همراه با متن و پخش آنلاین از راز موزیک باشید.
Download New Music Nameyi Be Farzand On RazMusic
پخش آنلاین ریمیکس
متن آهنگ
─── ♬♪♫ ───
اینا حَرفای مَن نیست مَن فقط بهشون وزن دادم که شنیده شه
بَرگرفته از یه نامه از یه غرور یه غُروب
به نام خُدا عَزیزم سَلام یه کمی بی حال و مَریضم الان
خیلی واسَت نوشتم دَریغ از جواب حِس میکنم که این روزا غریبه ام برات
اینجا هَر کی توی حِسش غرقه این دیوارا انگاری طِلسمش کرده
خونه ی سالمَندان خودِت فِکر کن این کلمه حَتی خود اسمِش تلخه
میگن زندگی یَعنی نفس کشیدن باید تا آخر عُمر تو این قفس بشینم
این یَعنی رسیدن به آخرای عُمرم روزی که مَنو آوردی اینجا مردم
بَعضی وَقتا اینجا قدَم میزنم آلبوم جوونیامو وَرق میزنم
تنها یادِگاری که میتونم بگیرم تو دَستام قطره های اشکای چیکیدن رو عَکسا
اینم بگم اینجا هَوامونو دارن سَرِ وَقتش غذا و دوامونو دادن
وَلی این مَنو سَر خوش میکرد که فرزند خودم مَنو تر خشک میکرد
یه جورایی این یه تعهده وَگرنه احتیاجی ندارم به ترحُمت
گفتم میخوای برم تو انکار نکردی حَتی واسه موندن مَن اصرار نکردی
مَمنونم واسه ی موافقتت مَمنونم به خاطر مُراقبتت
نِمیشم اسباب مُزاحمَتت کسی سُراغمو گرفت بگو مُسافرته
خُلاصه مَن که دیگه تمومه کارم مَن که دیگه عادَت به نبودت دارَم
لااقل از اینجا رد شُدی یه سری بهم بزن یه دَست هَم تِکون بدی مَن قبولت دارم
یه کم چشماتو وا کن به این تنها نِگاه کن به مَنی که چشمتِو با اشک هیچوَقت تر نِمیکردم
نِگاهتو فهمیدَم از اینجا دارم میرَم دیگه باز هَم به اون خونه هیچوَقت بَرنمیگردم
یه روز یه مَردی اومَد باباشو ول کرد روزِ بَعد پیرِمرد از دُنیا دِل کند
به یاد اون لَحظه خیس میشه پلکم چون از پیری نمرد از غصه دق کرد
میدویی بخاطرِ هیچی آخر هَم میمیری یه خاطره میشی
از این موردا زیاد دیدَم البته آدَم خوب هَم اینجا میان میرن
یه جَوونه بَعضی وَقتا با دَسته گل میاد اولین روزا از اون دورا دَست تکون میداد
اونم میاد اینجا واسه دادن روحیه ظاهرا که آدَم خوبیه
اون مَنو نِمیشناسه واسه ثوابش میاد امیدوارم که یه روزی جَوابش بیاد
یه وَقتا که حَرف میزنه چِشامو زود میبندَم فِکر میکنم تویی به جای اون
قبلنا میگفتی تو قصه ات یه قهرمانم الان که پیر شُدم برج زَهرِمارم
آدَم ول میکنه قهرمان قصشو ؟ نه نه تو خودِت نرو فس نشو
فقط اینو بدون دِلم ازت پر بود حِسابی میخوای اسم خودِتو الگو بذاری
یه درخت پیرو از تو باغ کندی حالا چی میخوای اونو تووی گلدون بکاری
یه کم چشماتو وا کن به این تَنها نِگاه کن به مَنی که چشمتو با اشک هیچوقت تر نمیکردم
نِگاهتو فهمیدَم از اینجا دارم میرَم دیگه باز هَم به اون خونه هیچوقت بَرنمیگردم
دیشب خواب دیدَم دارم گلای باغچَمونو آب میدَم
تو هَم سَر حال و راضی دَر حال بازی زندگی میداد مَعنای خاصی
بهم گفتی چشم بذار مَن هَم به سُرعت چشم رو هَم گذاشتم فقط شِمردم
ده بیست دیگه نَشمردم دیدم گلای باغچه هَمه پَژمُردن
وَقتی بَرگشتم دیدم که قد کشیدی گفتم چرا نِمیای کنارِ مَن بشینی
گفتی بین دَردامون یه باری وَقت این رسیده دیگه تَنهامون بذاری
چه حس بَدی هیچی دوباره نِمیشه مِثل قدیم
نه بهتره تو بَطن قصه نریم سادَست یه روح زَخمی یه جسم ضَعیف
یَعنی مَن هَمون که با هزارتا مشغله واسَش مُهم بود که قلب تو نشکنه
راه دور نِمیره که واسه بَچمه زَحمت کشیدم بالا باشه پَرچمت
بَعد این هَمه سال با این اعصاب خستم مُهم بود تو باشی عَصای دَستم
از اون فِکرا دیگه هیچی نموند دیگه به هیچکی نِمیگم پیر شی جَوون
یه کم چشماتو وا کن به این تَنها نِگاه کن به مَنی که چشمتو با اشک هیچوقت تر نمیکردم
نِگاهتو فهمیدَم از اینجا دارم میرَم دیگه باز هَم به اون خونه هیچوقت بَرنمیگردم
─── ♬♪♫ ───